الهام ظریفیان | شهرآرانیوز؛ چندسالی است که بر استفاده از علم و فناوری و ظرفیت مجموعههای دانش بنیان در طراحی هنرهای شهری -به ویژه در طراحی المانهای نوروزی- تأکید بیشتری میشود. در ادامه این رویکرد، نوروز امسال نیز دو پهنه مبتنی بر علم و فناوری در شهر طراحی و اجرا شد که مورد استقبال شهروندان و زائران قرار گرفت: پهنه علم در بوستان چهل بازه و پهنه نور در بوستان کوهسنگی. اما اینکه جشنواره هنرهای شهری امسال تا چه حد توانست به این ایده به صورت عملیاتی نزدیک شود و اصولا فناوری و شرکتهای دانش بنیان چه ظرفیتی در خلق این ایده دارند سؤالی است که ما در این گزارش از کارشناسان و هنرمندان پرسیدیم و از آنها خواستیم به نقد و بررسی المانهای امسال از زاویه نگاه این رویکرد نیز بپردازند.
نوید فلاحت عضو هیئت مدیره انجمن شتاب دهندههای خراسان و مشاور طراحی و هویت دیداری پارک علم و فناوری خراسان است. او که در دورههای مختلف جشنواره هنرهای شهری مشهد در سالهای گذشته طراح و توسعه دهنده بسیاری از تجربههای خلاق شهری بوده است حضور فناوری در هنر شهری را هدف غایی برگزاری یک رویداد در حیطه هنر عمومی نمیداند، بلکه باور دارد که فناوری صرفا یک امکان برای بازنمایی نوآورانه و خلق بیانی جدید برای انتقال مفاهیم است. او میگوید: اگر مسئله به عنوان عنصر اصلی خلق مفهوم درست شناسایی نشود، خلق اثر به نمایش مقداری ابزار و فناوری در شهر تقلیل پیدا خواهد کرد. فلاحت تلاش خانه هنرمندان و معاونتهای مختلف را «ستودنی و بی شائبه» توصیف میکند، اما معتقد است امسال شهرداری مشهد به دو دلیل در بازنمایی و حضور طراحانه و فناورانه در شهر موفق نبوده است: دلیل اول نبود تمرکز بر خرده تجربیات گذشته ودلیل دوم نداشتن اهداف مشخص و مستدل برای حضور فناوری در هنر شهری و کارکردهای آن است.
این هنرمند در ارزیابی روندی که جشنواره هنرهای شهری از سالهای ابتدایی تاکنون طی کرده است، میگوید: هر کاری و هر مسیری آغازی دارد. روند خلق یک راه نو اساسا سخت و چالش برانگیز است، اما استمرار و تأکید بر آن ضامن نتیجه بخش بودنش خواهد بود.
او میافزاید: امروزه در دنیای نوآوری بسیاری از فعالان و تأثیرگذاران رزومه شکست هایشان را ارائه میدهند. این بدان معناست که سازمان میتواند روی تجربیات آزمایش شده قبلی حساب کند و بدون صرف هزینههای گزاف مالی، اعتباری و زمانی، با تمرکز بر تجربیات پیروزی و شکست طراحان یا شرکت ها، آجرهای محکم تری را برای ساخت دیوار نوآوری بچیند.
فلاحت تأکید میکند: در سالهای قبل هم به صورت جسته وگریخته هنر تعاملی، هنرهای نور پایه و طراحی مخاطب محور انجام شده است، اما امسال این جدیت نوید سالهای جذاب تری را میدهد.
چه ظرفیتی برای مجموعههای دانش بنیان در هنرهای شهری میتوان متصور شد و اصولا این مجموعهها چه ظرفیتی در پیوند دادن هنر و علم میتوانند در عرصه عمومی ایفا کنند؟ فلاحت در پاسخ به این سؤال میگوید: من نام دیگر هنر شهری را هنر تحمیلی میگذارم. در فرمهای دکوراتیو یا احجامِ همیشگی، مخاطبان در مواجهه با اثر اختیاری ندارند، همان طور که در مورد وجود یک پل، چهارراه یا تابلو اختیاری ندارند. شرکتهای دانش بنیان، خلاق و نوآورند که میتوانند با هم پیوندی هنر و نوآوری به این مسئله پاسخ بدهند. تعامل اختیاری و ارزش آفرینی اقتصادی در شهر، ظرفیتهای بسیاری دارد. این شرکتها میتوانند با مطالعه و احصای مسائل به خلق ارزش بپردازند.
او میگوید: اساسا علم بستر حل مسئله است؛ بنابراین دانش محوری میتواند به بسیاری از نیازهای شهروندان پاسخ دهد. اگر به حفظ اصالت اثر هنری در شهر و تألیف هویت مبنایی آثار توجه شود، با حضور فناوری و به شرط داشتن پیوست اجتماعی، فرهنگی و هنری، قطعا ارتباط مؤثرتری خواهیم داشت.
پوریا مجردی دبیر علمی بخش نور در جشنواره هنرهای شهری مشهد در نوروز ۱۴۰۲ بوده است. او بر این نظر است: در بخش نور فناوری هر روز در حال تغییر است و برای ایجاد المانهای تعاملی نوری حتما به فناوریهای روز نیاز داریم. به گفته او بیش از پنج المان تعاملی در این بخش توسط مجموعههای دانش بنیان طراحی و اجرا شده بودند؛ چیزی که به پویایی و مشارکت مردم و جذابتر شدن جشنواره خیلی کمک کرده است.
او در توضیح میگوید: هرشب بین ۵ تا ۸ هزار نفر در پارک کوهسنگی با این المانها تعامل داشتند و مردم واقعا سرزنده شده بودند. ما نیز در برگزاری جشنواره دنبال همین هدف بودیم که یک تعامل لذت بخش برای مردم در ایام ماه مبارک رمضان و در آستانه سال نو اتفاق بیفتد.
بااین حال مجردی فکر میکند که این، همه توانمندی فناوری جشنواره در بخش المانهای نوری نبود.
او میگوید: نکته مهم این است که آنهایی که حضور پیدا کردند واقعا درخشان بودند. نزدیک به ۵۰ درصد از میزان المانهای امسال با فناوری گره عمیقی خورده بود. اگر در سالهای بعد بتوانیم جشنواره نورآرایی را ادامه دهیم، این رقم جای رشد دارد. امسال در فوریت زمانی قرار گرفتیم و فرصت زیادی برای به مشارکت کشاندن دانش بنیانها و ایجاد ارتباط با هنرمندان نداشتیم.
اگر این فرصت ایجاد شود و با فراغ بال از همین ماههای اول سال بتوانیم فراخوان بزنیم و با مجموعههای دانش بنیان و هنرمندان ارتباط بگیریم، قطعا سالهای آینده شاهد مشارکت بیشتر و بهتر این مجموعهها خواهیم بود. او در پاسخ به این سؤال که چطور میتوان از این ظرفیت استفاده کرد، میگوید: بستگی به این دارد که تا چه حد درک درستی از هزینه فناوری داریم. فناوری کاملا به مباحث مالی و بودجهای وابسته است. باید این موضوع را برای مدیریت شهری و برگزارکنندگان این جشنواره جا بیندازیم که بابت فناوری باید هزینه کنند. دراین صورت میتوانند بازخوردی پذیرفتنی را مشاهده کنند.
او گامی را که به سمت استفاده از ظرفیتهای دانش بنیان در جشنواره امسال برداشته شد «حرکتی متفاوت و بزرگ» میداند که نیاز به برنامه ریزی بزرگ تری نیز دارد و میگوید: باید مدیران را توجیه کرد که آنچه تا الان بوده است با چیزی که از این به بعد میخواهیم متفاوت است و باید بلندتر فکر کنند. فناوری هزینه دارد و این هزینه جای دوری نمیرود و بازگشت خوبی برای برندینگ شهری و تعامل با مردم به دنبال خواهد داشت.
محمدهادی طباطبایی یزدی هنرمند دیگری است که در تحلیل این ایده که چقدر از ظرفیت فناوری و مجموعههای دانش بنیان در خلق هنرهای شهری میتوان بهره برد به ما کمک میکند. او به همراه تیمش در جشنواره هنرهای شهری امسال کار طراحی و اجرای پهنه علم را انجام داده است. ایده اصلی او در این طراحی، معرفی طبیعت و قوانین طبیعت در زندگی شهری مردم بوده است؛ چنان که میگوید در شهرهای مدرن همیشه یکی از دغدغهها این بوده است که چطور برای لطیفتر شدن فضای شهر، طبیعت را بین مردم بیاورند.
سادهترین راه، ایجاد فضای سبز در شهرهاست. شهرها با ساختمان سازی و ساخت راه طبیعت را از بین میبرند، بعد دوباره درخت و چمن میکارند که بتوانند طبیعت را به شهر بیاورند. اما اگر یک لایه بالاتر بیایید، به این فکر میکنید که چطور میتوانید قوانین و مفاهیم طبیعت را بین مردم بیاورید؛ مثلا چطور میتوانید توجه مردم را به چیزهایی جلب کنید که قبلا به آن توجه داشته ا ند و الان به واسطه زندگی شهری به آن توجه ندارند؛ مثلا آسمان شب که به دلیل آلودگی نوری دیگر به آن توجهی نداریم. طباطبایی میگوید این همان نقشی است که شرکتهای دانش بنیان میتوانند برای ارتقای محیط شهری و لطیف کردن آن در قالب هنر شهری ایفا کنند.
او اضافه میکند: این کار در ایران جدید و جوان است و باید پی گرفته شود تا بالغ و اصلاح شود. مردم با بعضی طرحها -چون برای اولین بار اجرا شده اند- سخت تعامل برقرار میکنند؛ باید اصلاح شوند تا مانند درخت کاری و ایجاد فضای سبز برای مردم عادی شوند. اگر این اتفاق بیفتد، میتوانیم انتظار داشته باشیم که شهرمان در آینده پویا شود و مردم از المانهای شهری فقط لطافت را برداشت نکنند، بلکه المانها ایدههای جدیدی به مردم بدهند تا آنها با قوانین طبیعت بیشتر آشنا شوند و این باعث آسانتر شدن زندگی شان شود؛ یا باعث شود که مردم موضوعات دانشی را بیشتر پیگیری کنند.
اما دغدغه مهمی که بسیاری از هنرمندان در مواجهه با مباحثی مانند فناوری در هنرهای شهری دارند غلبه فناوری بر هنر است. این نگرانی تا حدودی درست به نظر میرسد؛ زیرا وقتی حرف از عرصه عمومی است، فقط هنر است که میتواند پیامهای مختلف را برای اقشار مختلف مردم ساده سازی و به زبان هنر به آنها ارائه کند. چیزی که در تزریق محتوای علمی به آثار هنری باید به آن به دقت و توجه کرد شیوه پیوند علم و هنر است.
محمدهادی طباطبایی در توضیح این بخش نیز معتقد است که این دانش بنیانها هستند که میتوانند بین علم و هنر پیوند ایجاد کنند. او میگوید: هنر معنای خیلی بازی دارد، ولی اگر قرار باشد المانهایی که جنبه علمی دارند در شهر اکران شوند، باید با نگاه هنری خلق شوند. دانش بنیانها میتوانند علم را میان مردم بیاورند، ولی اینکه چگونه بتوانند پیوند با هنر حاصل کنند فرایند بعدی است و باید هنرمندان هم کمک کنند که این کارها اصلاح و تبدیل به المانهای زیبایی شوند که نقش ترویجی دانشی خود را نیز داشته باشند.
این هنرمند در این باره خاطرنشان میکند: ما این رویکرد را در بازخوردهایی که از مردم میگرفتیم مشاهده میکردیم. مردم با المانها ارتباط برقرار میکردند و درعین حال خیلی تعجب میکردند و میگفتند چطور این ایدهها به ذهن شهرداری رسیده است. فکر میکردند کارها خیلی سطح بالا و در حد کشورهای توسعه یافته هستند. به نظر میآید این خیلی حس مثبت و امیدبخشی را به ویژه در نوجوانان و نسل جدید ایجاد میکند.